ماجرا آن قدر سریع رخ داد که خیلیها تعجب کردند. چرا پیروز به یک باره این تصمیم را گرفت؟ این پرسش ما را به سمت پیروز میبرد. مدافع تنومندی که بازیهایش هرگز از یاد و خاطر هواداران استقلال نمیرود. با شخصیت پیروز به نوعی بازی شد اما او پیش از آنکه ماجرا حادتر شود استقلال را ترک کرد. پیروز حالا در گروه منتقدان استقلال است.
*از این جا شروع کنیم که شما بتازگی در برخی برنامههای تلویزیونی حاضر شدید و مطالب مهمی را درباره استقلال به زبان آوردید. از همان زمان احساس میشد که بیمیل نیستید که به کادر فنی استقلال اضافه شوید و همه چیز داشت به سمت آن نقطهای که مد نظرتان بود پیش میرفت که ناگهان همه چیز به هم خورد.
خب، استقلال تیم دوران نوجوانی من است و جزو این خانواده هستم. طبیعتاً دوست داشتم به عنوان مربی در استقلال کار کنم و صحبتهایی که از سوی برخی مسئولان باشگاه شده بود نیز به همین موضوع دلالت میکرد اما عمر مربیگری من در استقلال فقط چند ساعت طول کشید.
*ظاهراً در جریان نشست معارفه استراماچونی به این باور رسیدید که جایی در کادر فنی ندارید.
همین طور است. اصلاً لازم نبود که کسی توی چشمهای من نگاه کند و بگوید پیروز، استراماچونی تو را نمیخواهد. خودم از رفتارها فهمیدم و این خیلی بد بود که آنجا در نشست متوجه شوم که من را نمیخواهند. خیلی رک میگفتند من را نمیخواهند اما انگار میان مسئولان باشگاه استقلال ناهماهنگیهایی وجود داشت که ابتدا به من این پست را تعارف زدند و بعد رفتاری کردند که خودم انصراف بدهم.
*گفته میشود استراماچونی در جریان مذاکراتی که با خطیر داشته این مربی به مسئول باشگاه استقلال گفته نمیخواهد با مربی ایرانی کار کند اما خطیر این موضوع را به فتحی نگفته است.
اینکه سرمنشأ ایشان بوده را با قطعیت نمیتوانم بگویم اما حتماً ناهماهنگیهایی بوده و من هم بعد از حضور در نشست تازه فهمیدم که این مربی علاقهای به همکاری با مربی ایرانی ندارد.
*اگر استراماچونی دستیار ایرانی نخواهد بدون شک در جریان لیگ با مشکل مواجه خواهد شد.
همین طوراست. من تعجب میکنم که چرا کسی در داخل باشگاه استقلال به این مربی نمیگوید که حتماً باید یک ایرانی در کنارش باشد. نباید اجازه بدهیم داستانی که در زمان کی روش رخ داد و ایشان تمایل به همکاری با مربیان نامی ایرانی نداشت، در استقلال هم تکرار شود. باید این فرصت ایجاد شود که یک ایرانی که در استقلال هم سابقه مطلوبی دارد، کنار استراماچونی قرار بگیرد و علاوه بر اینکه او را با فضای فوتبال ایران آشنا میسازد، خودش هم از استراماچونی کار یاد بگیرد. اما ماجرا دارد جوری جلو میرود که استراماچونی و دستیاران خارجیاش در استقلال باشند وجز مربی گلرها که ایرانی است دیگر هیچ کس در کنار این مربی نباشد. به نظر من این کار کاملاً اشتباه است.
*فکر میکنی با شأن و شخصیتت بازی شد؟
بله، شد اما من اجازه ندادم بیش از این بازی شود. به هرحال در استقلال سابقهای دارم و برایم مهم است که در چه شرایطی با تیم کار کنم.
*ممکن است از این به بعد در صف منتقدان استقلال قرار بگیری؟
من هیچ وقت انتقاد بیجا نکردم. به مصاحبههای من نگاه کنید متوجه میشوید. من منتظرم ببینم این آقا در استقلال چند مَرده حلاج است چون حس میکنم در استقلال کار راحتی ندارد. باید استراماچونی را دید و خوب برانداز کرد. حداقل 10 هفته از لیگ که بگذرد به شما میگویم این مرد توانایی قهرمان کردن استقلال را دارد یا نه.
در واقع استراماچونی این طوری است که نمیتوان درباره موفقیتش در فوتبال ایران با قطعیت حرف زد. ببینید ایشان عقبه پررنگی ندارد که من الان بگویم با تجربه است یا عنوان دار است. چه نقطه درخشانی در کارنامه این مربی وجود دارد جز چند ماه مربیگری در اینتز یا بولونیا که در هر دوتیم هم اخراج شده است. به نظر من کار استراماچونی در استقلال به این سادگیها نیست که فکر میکنم. با این حال من امیدوارم بتواند تیم و باشگاه محبوبم را به موفقیت برساند.
*درباره وضعیتی که در نشست معارفه استقلال برایت پیش آمد واحساس اضافه بودن کردی، با فتحی حرف نزدی؟
اصلاً ارزش ندارد که صحبت کنم. عذرخواهی کردم وتمام. حالا هم بیرون نشسته ام تا ببینم استراماچونی با استقلال چه کار میکند. خیلی دوست دارم بزودی او را در بازیهای لیگ ببینم.
انتهای پیام/
نظر شما